دخمه



بسم الله

هر چی جمعه به ساعتهای پایانیش نزدیک میشه اون شعله کوچیک امید تو دلم رو به افول میره و خاموش میشه . انگار خیلی کودکانه از پس قایم باشک تو دعای ندبه و اون کجاست کجاست گفتنام منتظر یه معجزه بودم که این هفته دیگه جواب میده ولی حیف که فرج بازی نیست که با دو تا صدا زدن خبری بشه.

تو این ساعتا دنبال یه مرحم میگردم برای دل سوخته ام و مدتهاست هیچی جای دعا رو برام نمیگیره . میخواد آل یاسین باشه و میخواد سمات باشه با اون لحن قدیمی و اون جملات شگفت انگیز و قشنگش 


پ.ن اول:مثل من گدا سر کویت زیاد هست اما کریم مثل تو پیدا نمیشود 

پ.ن دوم :قل اعوذ برب دلتنگی


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ضد روش دانلود سرا پانزدهـــم فروردین مرکز معرفی بهترین سایت ها روزنوشته های رضا چترزرین هَذَا بَلَاغٌ ققنوس بی بال در اوج آسمان Cafe Ketab کافه کتاب بوستان ملت رشت. sadrafarsan عمر